پسر گلم ارمیاپسر گلم ارمیا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره

ارمیا شازده کوچولوی من

پسر نازم عیدت مبارک عزیزم

  این دومین عیدیه که شما نازنین پسر هم  در جمع ما هستی ، پسر قشنگم الهی 120 ساله باشی و عمری پر از عزت و بزرگی داشته باشی توی پست بعدی حتما عکسهای نوروز92 رو میزارم که مثله فرشته های بازیگوش شدی امیدوارم این سال جدید برای تو و مامان و بابا و داش امیرگلت سرشار از خوبی و خوشی و مهربونی باشه و خدا کنه شادیها توی این سال جدید همیشه غافلگیرتون کنه ..الهی آمین ...
12 فروردين 1392

کارهای جدید ارمیا خان

نفس مامان،   ماشالله ماشالله كلي كارهاي جديد مي كني . مي گم گوشت كو نشون مي دي مي گم مماغت كو نشون مي دي مي گم چشمك بزن چشمهاقشنگت رو باز و بسته مي كني خلاصه ناناي و دست دسي هم كه قبلا مي كردي. عاشق ددري هر كه مي خواد بره بيرون مي پري بغلش . خودت هم مستقل راه میری بدو بدو میکنی. دوست داری کفشات رو بپوشی  بری ددری   الهي مامان قربون اون موهاي فرفريت بشه دوستتتتتتتتتت دارمممممممممم   راستي فراموش كرده بودم بگم 10ددندون داری  دو دندون آسیا بالا هم چند روزي هست كه دراومده مباركت باشه خوشگلم.     
17 مهر 1391

تولد یکسالگی

فرشته کوچولوی من با اومدنت به خونمون طعمی شیرین تر از عسل به زندگیمون دادی وحالا میفهمم که چقدر جات تو زندگی 3 نفره ما خالی بوده، خدا را شاکرم به خاطر داددن این هدیه بی نظیر. توی این یک سال چشم به چشمات دوختم وگوش به نفسهات سپردم تا عشقم رو بهت ثابت کنم. تو واسطه بودی که خدا به من کلی نعمت عطا کنه ومن بینهایت سپاسگذار هستم واز خدای مهربون میخوام که تو گل همیشه بهار منو در تمام مراحل زندگیت یاری کنه وهیچ وقت به حال خودت رهات نکنه وحافظ ونگهدارت باشه.آمین چقدر جذاب ودلرباست وقتی میبینم که حاصل عشقم متولد میشه،میخنده،دندون درمیاره،غذامیخوره،بدون کمک ما میشینه وبلند میشه وبازبون شیرین کودکانه اش صحبتهای مفهوم ونامفهومی روبیان میکنه وهم...
14 مرداد 1391

خدایا

اَللَّهُمَّ اِنّى اَعْتَذِرُ اِلَيْكَ مِنْ مَظْلُومٍ ظُلِمَ بِحَضْرَتى فَلَمْ اَنْصُرْهُ، وَ مِنْ مَعْرُوفٍ اُسْدِىَ اِلَىَّ فَلَمْ اَشْكُرْهُ، وَ مِنْ مُسى‏ءٍ اعْتَذَرَ اِلَىَّ فَلَمْ اَعْذِرْهُ، وَ مَنْ ذى‏فاقَةٍ سَئَلَنى فَلَمْ اُوثِرْهُ، وَ مِنْ حَقِّ ذى حَقٍّ لَزِمَنى لِمُؤْمِنٍ فَلَمْ اُوَفِّرْهُ، وَ مِنْ عَيْبِ مُؤْمِنٍ ظَهَرَ لى فَلَمْ اَسْتُرْهُ، وَ مِنْ كُلِّ اِثْمٍ عَرَضَ لى فَلَمْ اَهْجُرْهُ. اَعْتَذِرُ اِلَيْكَ -يا اِلهى - مِنْهُنَّ وَ مِنْ نَظآئِرِهِنَ‏اِعْتِذارَ نَدامَةٍ يَكُونُ واعِظاً لِما بَيْنَ يَدَىَّ مِنْ اَشْباهِهِنَّ، فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَاجْعَلْ نَدامَتى عَلى‏ ما وَقَعْت...
3 تير 1391

فرزند عزيزم

آن زمان كه مرا پير و از كار افتاده يافتي اگرهنگام غذا خوردن ، لباس هايم را كثيف كردم و يا نتوانستم لباسهايم را بپوشم اگرصحبت هايم تكراري و خسته كننده است صبور باش و دركم كن به ياد بياور ، وقتي كوچك بودي ، مجبور مي شدم روزي چند بار لباسهايت را عوض كنم براي سرگرمي يا خواباندنت مجبور مي شدم بارها و بارها داستاني را برايت تعريف كنم وقتي نمي خواهم به حمام بروم ، مرا سرزنش نكن وقتي بي خبر از پيشرفت ها و دنياي امروز ، سوالاتي مي كنم با تمسخر به من ننگر وقتي براي اداي كلمات يا مطلبي ، حافظه ام ياري نمي كند ، فرصت بده وعصباني نشو وقتي پاهايم توان راه رفتن ندارند ، دستانت را به من بده ... همانگونه كه تو اولين قدم هايت را در...
3 تير 1391

ده ماهگیت مبارک پسرک شیطون من

  گل پسرم بزرگ شدی  اقا شدی بزرگ مرد کوچک من...... کنجکاو و متین.... شیطون و دوست داشتنی.... خواسته هایت را با ایما و اشاره و جیغ زدن بیان میکنی... به مرواریدهای زیبایت اضافه نشده... وابستگی ات به بابا خیلی زیاد شده.... امیدوارم تونسته باشم برات مادری خوب باشم گل پسر دردونه من.... هرچند که این روزها خیلی سر حال نیستم... خسته ام ... اما خدا رو برای بودن تو در کنارم بی نهایت شکر گذارم چرا که بودنت به من امید ،صبر ،تحمل.....میده قصه روزهای من و پسرک قدم گذاشت به دهمین ماه و من هر لحظه شاکرم مهربانی و عظمت آن بهترین را . پروردگارا تو را سپاس.هزاران بار سپاس. 10 ماهگیت مبارک .....   ...
15 خرداد 1391

سومین و چهارمین دندان ارمیا جان

در تاریخ 5/2/91 سومین دندان ،دندان جلویی فک بالا سمت  چپ در آمد. بعدی یعنی جفتیش در 23/2/91 در امد پسر گلم بازم اذیت شدی ولی تو پسر قوی هستی تحمل میکنی .حالا پسملی من چهار تا دندان خوشگل داره که باهاشون همه رو گاز میگیره به خصوص مامانش رو عشق من دندانات مبارک
25 ارديبهشت 1391

نه ماهگیت مبارک ارمیای مامان

عزیز  من , تو   هستی من  و دنیای  من                       لبخند توست  مرهم  تمام  شکوه های  من نگاه بی مثال توست همدم لحظه های من                    من به قربان چشمان تو,عزیز بی همتای من من در  سکوتی بس   عجیب ,  هنگامه                        خوابیدنت محو تماشای توام,تو همه رویای من دستان من بی تاب گرفتن د...
25 ارديبهشت 1391

هشت ماهیگت مبارک عزیزم

 با عرض معذرت از پسر گلم که دیر آپ کردم. عزیزم درشش ماه و ده روزگی بودی که تونستی چهار دست و پا بری کمی که میرفتی خسته میشدی دوباره سینه خیز میرفتی.در ماه هشتم دیگه سریع چهار دست وپای میرفتی در این ماه که مصادف بود با نوروز پسرک خوشگل مامان کلی تفریح و خوشگذرانی کرده. همیشه و همیشه خداوند راسپاس گویم به خاطر الطافی که به بنده حقیر ارزانی داشته اند. گل من هشت ماهگیت مبارکباد
25 ارديبهشت 1391